خلاصه کتاب:
شروع به دست و پا زدن کردم بچه های هم سنم قهقهه می زدند و می خندیدند؛ فکر می کردند این هم یک بازی است قطره های اشکم روی گونه هایم می ریختند، قفسه سینه ام از بی هوایی می سوخت دست هایم آن قدر به طناب پوسیده چنگ زده بودند که ناخن هایم زخمی وخون مرده شده؛ شدیدا می سوختند، دوباره دست از عقب بردن طناب که کشید پاهایم که به زمین رسیدند عمیقا هوا را به سینه های تشنه از هوایم کشیدم همین باعث سرفه های عمیقم شد نمی دانستم چرا خواهرم این کار را با من می کند، چرا مرا مثل ماهی از آب بیرون می اندازد و نفس های آخرم که می شد مرا دوباره زنده می کرد و به دریای بیکران اکسیژن بر می گرداند چرا بچه های دیگر می خندیدند کسی او را سرزنش نمی کرد! شاید بخاطر این که دردم را حس نمی کردند...
خلاصه کتاب:
داستان درباره دختری بنام اسمین که زندگیش روال عجیبی طی میکنه..از کودکی تا به امروز که ۲۵ سالشه شخصی عین سایه دنبال وناظر کاراشه وو.. اسی بخاطر مردای زندگیش دچار خشم و عصبانیت و ببه نوعی اختلالات روانی میشه .. روانشناسی داریم تو داستان که خودش بحث برانگیزه …
خلاصه کتاب:
سودی سالی دوبار توی ویلایی که بعنوان مهریه، همسر مرحومش بهش بخشیده، تورنمنتی با شعار ؛ببین، بپسند و ببر؛ برگزار میکنه تا دخترا و پسرای جوان در یک محیط امن و با اطلاع خانواده هاشون با همدیگه آشنا بشن و اگه مورد پسند بودن کار به ازدواج بکشه.. اما امسال خودش و خونه در خطر……
خلاصه کتاب:
ملودی دخترِ یکی یکدانهی خانوادهی آذرفر است، دختری باهوش، مهربان و البته شیطون که زندگیاش با وارد شدن استاد معراج رادمنش به دانشگاهِ محل تحصیلش، دستخوش هیجانات عاشقی و حوادثی میگردد که رازهایی از گذشته برایش برملا میشود، رازهایی که پیامدش به عشقی و به احتمال صفر امکان میرسد.
خلاصه کتاب:
«آهیر» جوانی است که با وجود سن کم، بزرگِ محله به حساب میآید. در شب عروسیاش، عروسش مرجان جلوی چشم او ربوده و کشته میشود. آهیر در محله میماند تا راز این قتل را کشف کند. او در ظاهر آهنگر است، اما شغل اصلیاش را هیچکس نمیداند. ورود پروا، خبرنگار جسور و کنجکاوی که همسایهی جدید اوست، همهچیز را پیچیدهتر میکند؛ زنی که دل آهیر را ربوده اما به او مشکوک است…
خلاصه کتاب:
هنگامه، دختری جوان، بهدلیل مشکلات خانوادگی، مدتی را در خانهی خالهاش زندگی میکند. در این خانه، با سروش آشنا میشود؛ مردی که برخلاف ظاهر آرامش، تصمیماتی میگیرد که زندگی هنگامه را دستخوش تغییرات ناخواسته میکند. این داستان، نگاهی دارد به پیچیدگیهای روابط انسانی و تأثیر تصمیمهای نادرست.
خلاصه کتاب:
پرنسسی که برای پایان دادن به سالها دشمنی، به ازدواجی سیاسی تن داد، با ورود به کشور مقابل، با حقیقتی تلخ روبهرو شد؛ نقشهای که فراتر از یک پیمان زناشویی بود و بوی خطر میداد.
خلاصه کتاب:
روسلا، دختری با روحی نیرومند، در قبیلهای مردسالار به دنیا آمد. او با شبا، موجودی دورگه از نژاد انسان و خونآشام، پیمان عشقی پنهانی بست. اما خوابهایی عجیب سراغش آمد: مردی نقابدار که ادعا میکرد پیوندی سرنوشتساز میانشان هست. با ظهور آن مرد در دنیای واقعی، روسلا وارد سفری رازآلود شد تا حقیقت قدرتش را کشف کند.
خلاصه کتاب:
نام پروفسور انتظام هنوز هم در محافل علمی با احترام یاد میشود. خانوادهاش میراث او را حفظ کردهاند، اما در دل این خانواده، تفاوتهای فکری و احساسی پنهان است. حریر، نوهی او، تصمیم میگیرد برخلاف خواستهی خانواده، فردی را وارد زندگیاش کند که با معیارهای آنها همخوان نیست. این تصمیم، او را در مسیر تازهای قرار میدهد.
خلاصه کتاب:
کیاشا، مردی که از خانوادهاش فرار کرده بود تا آرامش پیدا کند، حالا با قتل برادرش دوباره وسط ماجراست. تصمیم میگیرد از خواهر قاتل انتقام بگیرد، چون خب... چرا نه؟! اما زندگی همیشه یه جور دیگه میچرخونه. شاید اون دختر، تنها کسی باشه که بتونه کیاشا رو از خودش نجات بده.
📚#کد_معکوس
✍🏻نویسنده : #Dina
✨ژانر : #معمایی_جنایی_علمی_تخیلی_روانشناختی
📄خلاصه :
با حماقت خود وارد میشوید، در بازی من!
به اجبار جلو خواهید برد، معماها را پس از معمای دیگر.
بعد از هر قربانی معما سادهتر خواهد شد.
میتوانید به اختیار خود یا تسلیم شوید یا پیروز میدان باشید.
البته؛ اگر کد را در کد معکوس حدس بزنید...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " لینگو بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.