خلاصه کتاب:
با دزدیه شدنش اونم به دست دزدان دریایی و گیر افتادنش بین دو مرد که از قضا هر دو قدرتمند هستن و می خوانش گیجش کرده بود یکی رئیس دزدان دریایی دومی شوالیهای قدرتمند از امپراتوری.
خلاصه کتاب:
از لحظه ای که مدی دو ماه پیش به کلاس من منتقل شد اون رو میخواستم اون خوشگل و با شکوهه و خب سنشم قانونیه و بی گناه و معصوم به نظر میرسه ولی همه چیز اون منو آزار میدن...
خلاصه کتاب:
احمد تحت فشار اصرار های مادرش مبنی بر داشتن وارث پسر، و بی اهمیتی های همسر اولش راضی به ازدواج با منشی زیبا و مطلقه اش میشه. اما همه چیز اون طور که باید پیش نمیره...
خلاصه کتاب:
حکایت از زندگی سام و کاوه، دو دوست صمیمی که برای به شهرت رسیدن و زندگی توی آرامش، تصمیمات احمقانه ای میگیرن...
آدای و مهدیار چند ساله از هم جدا شدن و تنها ارتباطشون،بخاطر دختر کوچولوشون میرآی هست و آدای حتی با کسی وارد رابطه شده اما راز هایی برملا میشه و...
خلاصه کتاب:
دلوین، دختری که برای فرار از گذشته تاریکش به شهر کوچکی نقل مکان میکند، ناخواسته توجه چهار برادر مرموز و تاثیرگذار را جلب میکند. هر کدام از آنها به روشی خود قصد دارند او را به دست آورند، اما رازی که هر پنج نفر را به هم گره زده، بسیار عمیقتر از یک عشق ساده است.
خلاصه کتاب:
رادان، مردی با گذشتهای پیچیده، پس از سالها به وطن بازمیگردد. خانوادهاش از دیدارش خوشحالاند، اما کسی نمیداند دلیل واقعی بازگشتش چیست. او مأموریتی دارد که تنها با کمک هلن، دختری مهربان و باهوش، ممکن میشود. مأموریتی که ممکن است آرامش زندگی هلن را بر هم بزند... اما شاید حقیقتی بزرگتر در انتظارشان باشد.
خلاصه کتاب:
این داستان، قصهای عاشقانه میان دو برادر همزاد است. بهین با نیت انتقام از ساواش، به زندگی امیرعلی قدم میگذارد و او را با نامزد سابقش اشتباه میگیرد، بیآنکه بداند امیرعلی برادر دوقلوی ساواش است.
خلاصه کتاب:
دکتر آرین، مردی خوشسیما و تحصیلکرده، پس از بازگشت از خارج، با دو دختر از خانوادهاش روبهرو میشود: گیسو و کمند، دخترعمه و دختردایی که بهترین دوستان هم هستند. عشق آرین میان این دو دل جوان، آزمونی برای وفاداری و فداکاری میشود.
خلاصه کتاب:
فواد خانی که تن مردم روستا با هر اخمش به لرزه در میاد عاشق دختر عمشه ولی سراب عاشق خدمتکار عمارت اون شده باهاش فرار میکنه، بخاطر غرور زخمیش سراب رو عذاب میده تا روزی که اون دختر میفهمه فواد عاشقشه و عشق خودش به محمد واقعی نبوده و عاشق عاشقانه های فواد میشه، یه دفعه شب درست موقع ح*جله سراب توسط محمد دزدیده میشه و
خلاصه کتاب:
باده، دختری باوقار و پرتلاش، در شرکت عمویش مشغول کار است. با بازگشت شایان از خارج، نگاهها به هم گره میخورند و رابطهای پرشور اما پرپیچوخم میانشان شکل میگیرد؛ رابطهای که سرنوشتشان را تغییر میدهد.
خلاصه کتاب:
لوس نمیدانست چرا این مرد چنین حرفهایی میزند. با دیدن چهرهاش، انگار پردهای از گذشته کنار رفت. مردی که روزی در زندگیاش نقش داشت، حالا با لحنی سرد برگشته بود. اما هدفش چه بود؟ انتقام؟ یا فقط یادآوری؟
خلاصه کتاب:
او روزی دلسپردهی کسی بود که در لحظهی حساس، وظیفه را به عشق ترجیح داد. سالها بعد، پس از تحمل رنجهای فراوان، حالا دوباره با او روبهرو شده، اینبار در شرایطی که گذشته را نمیتوان نادیده گرفت. اما او دیگر آن دختر ساده نیست؛ حالا مادریست که برای خودش و فرزندش میجنگد.
خلاصه کتاب:
شیدا، پرستاری که از فشارهای کاری فرار کرده، حالا در خانهای آرام، مراقب پسریست که در کماست. با بیداری او، نگاهها و کلمات، آرامآرام رابطهای تازه میسازند. اما آیا این عشق، توان عبور از گذشته را دارد؟ یا در سکوت، دوباره خاموش خواهد شد...
خلاصه کتاب:
ماهک، زن جوانیست که پس از جدایی از همسرش، با حمایت خانوادهاش در تلاش برای شروعی تازه است. شاهان، مردی از آشنایان قدیمی، با نیتی پنهان، سعی دارد او را به عقد موقت وادار کند. اما ماهک، با درایت و حمایت اطرافیان، در برابر این فشار میایستد و مسیر استقلال را انتخاب میکند.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " لینگو بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.